با این کار، شما یا شریک زندگیتان دیگر مجبور نخواهید بود یک شب بدون خواب یا خروپف بمانید. الکل و وسایل کمکی خواب: این مواد می توانند در توانایی مغز برای تنظیم الگوهای خواب و تنفس اختلال ایجاد کنند. این به این دلیل است که مجرای بینی شما تا حدی مسدود می شود و در تلاش برای ورود هوای کافی به ریه ها، بدن یک مکانیسم بازخورد منفی را ایجاد می کند که در آن شما ناخودآگاه شروع به تنفس شدید و در نتیجه خروپف می کنید. آنها همیشه پست های مختلفی داشتند.” رول تمام شد و با آخرین لقمه نوشیدنی شسته شد. “آنها بازنشسته شده اند و من کاملاً حاضرم در یک مکان بمانم.” اجازه می دهم موضوع چاقوها به سادگی از بین برود. “آنها به جوجه کشی دعوت خواهند شد. گفت که او روز دیگر مورد بازرسی قرار گرفت.» یکی از شانه هایش بیهوده بالا می اندازد. «اکثراً بی ضرر است. اما او تلاش می کند. پس از ترسیم سلام، آن را نگه نمی دارد (اگر قرار باشد) بلکه به دستش اجازه می دهد تا گره سفید نسبتاً جدیدی را که شانه او را تزئین می کند، عصبی بپیچد. و از آنجایی که گوشه دهانش در هنگام سلام دادن به نوعی تکان میخورد، شاید او واقعاً به این چیزها دلچسب نیست؟ هم گلب و هم شاه اکیداً توصیه می کنند که برای خروپف نیز از محافظ دهان استفاده کنید.
ساعتهای دهانی در دسترس هستند که در زمان خواب در دهان قرار میگیرند و میخواهند به فک کمک کنند یا باعث ایجاد اختلال در فک شوند. آه، در تأیید. آرسنر یک ثانیه بعد گفت: «خب، پس تبریک میگویم.» آرسنر یک ثانیه بعد میگوید، کنار دهانش دوباره آن حرکتی را انجام میدهد که سعی میکند لبخندی بزند. او میگوید: «از آشنایی با شما خوشحالم، آشوینی،» و اگرچه از اظهار نظر در مورد ایلادن یا سیتایلا خودداری میکند، شاید در مورد آنها اشارهای به آنها وجود نداشته باشد. کاسه، و او اضافه می کند، “تویت نیز می گوید،” با لحنی که به طور مبهم به نظر می رسد “او می خواهد شما را در نهایت، اگر او فراموش کرد،” او هشدار می دهد، “از کجا؟ از آشنایی با شما خوشحالم آقا آیا آنقدر بلند خروپف می کنید که به نظر می رسد در طول شب در حال اره کردن یا خرخر کردن هستید؟ من واقعاً از بچه های شیک خوشم می آید. جای نگرانی نیست، حتی اگر او نسبت به خود رویداد ابراز نگرانی نکرده باشد. “اما در پاسخ به سوال قبلی شما، به نظر نمی رسد مشکلی برای آوردن والدینتان برای جوجه کشی به اینجا وجود داشته باشد.” می بینم، برای والدین، “به نظر می رسد …
خوب، پدر و مادر استاد هارپر و شفا دهنده بودند. ممکن است شفادهنده بداند که چه زمانی نوزاد می آید، اما روز و زمان واقعی زایمان تا زمانی که اتفاق نیفتد یک راز باقی می ماند.” او چنگال خود را پایین می گذارد و انگشتانش را به هم می زند. “به احتمال زیاد با نزدیک شدن به زمان، دوباره در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد” و با آن، صدای “معلم” او به نظر می رسد که به نظر می رسد. “تخم ها در حال حاضر بسیار نرم هستند. اما بله؛ آنها یکی از کتابخانههای زیباتر را دارند.» او مکث میکند و چنگال را روی بشقابش میچرخاند تا پیش از این که بپرسد: «از چه ژانرهایی لذت میبری؟ احتمالاً فقط باید یک شب را در آنجا بگذرانید، و آنها حسگرهایی دارند که همه کارهای بدن شما را هنگام خواب اندازه گیری می کنند. سرگرمی.” در پاسخ می آید، لبخندی که با کمی احتیاط در لحن او روی لب هایش نشست. “نگران نباش، من برای سرگرمی به مردم چاقو نمی زنم.” آشوینی به استاد وایرلینگ اطمینان می دهد. “من در حین حرکت با والدینم از افراد مختلف کمی دفاع یاد گرفته ام. بیشتر چاقو. و بعد از مدتی به ساخت آنها علاقه مند شدم. اگر تحت تأثیر قرار بگیرید، یک پای آن بالا خواهید داشت.» در مورد کتابهای مربوط به ساخت سلاح؟
واقعاً عدهای هستند که عادت دارند به مردم چاقو بزنند، برای تفریح یا سود.» با خم کردن متفکرانه سرش در حالی که ادامه میدهد، «داشتن مهارتهای مفیدی است. بالشی تهیه کنید که دارای شمارنده باشد تا گردن، سر و بدن شما به درستی در یک راستا قرار گیرند. برای اطمینان از اینکه وقت خود را برای چیزی که کار نمی کند تلف نمی کنید، ابتدا با پزشک مشورت کنید. اولین بار ایستاده است.” او با لبخند ضعیفی که صورتش را می کشد، اطمینان می دهد. در فرصتی که برای سؤالات وجود دارد، هیچ جوابی نمی دهد. کمی پایینتر از غارهای داخلی، و آرسنر تونلی را نشان میدهد که با تکان دادن انگشت شست خود به سمت دهانه تاریک، به تونلی منتهی میشود. کمی پوزخند (اگر بتوان آن را اینطور نامید)، و اضافه میکند: «فقط در حال اردک زدن برای خواندن ندید.