هنگامی که خروپف با خفگی، نفس نفس زدن یا وقفه تنفسی در شب همراه است، ممکن است آپنه خواب را در نظر بگیرید. مشکلی که به دلیل فاصله طولانی بین تنفس ایجاد می شود این است که اکسیژن ناکافی اغلب شما را به خواب عمیق می کشاند. مردان تقریباً دو برابر زنان خروپف میکنند و این میتواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله آلرژی، افزایش سن، سرماخوردگی یا حتی شکل متمایز گلو باشد. موقعیت مناسب فک ها همان چیزی است که بالش خروپف در درجه اول روی آن کار می کند. اگر تختخواب را با کسی تقسیم کنید، خروپف شما می تواند زندگی آن شخص را خراب کند. از چانه بند گرفته تا خروپف های دهانی و کمک های بینی، فرد می تواند با انتخاب بهترین آیتم ها برای کمک به حل این اختلال، زندگی خود را به کلی تغییر دهد. بهترین راه برای اصلاح این عادت این است که وضعیت خواب خود را تغییر دهیم و به پهلو بخوابیم. گروهی از جراحان پلاستیک در مقالهای در مجله جراحی زیبایی مینویسند و بهطور شاعرانه پیشنهاد میکنند که پوست صورت شما به بهترین وجه حفظ میشود، اگر با آن مانند «جلبک دریایی که در حالی که به ساقه بسته میشود تاب میخورد» رفتار شود. » و در تمام مدتی که ایلادن برای پاسخ گوش می دهد، ابرویی را به تانتیت بالا می برد و جای خود را به یکی از آن لبخندهای گرگ برای زتان می دهد.
تانیت با خنده ای آرام به زل یادداشت می کند. اما به نظر میرسد که زل بهتر به آن فکر میکند، اگرچه او قطعاً بیش از حد به آن فکر کرده است، با توجه به سردرگمی ناگهانی یسگی، که ناگهان به تکاپو میافتد تا صافتر بنشیند و به Z’tan نگاه میکند. چه کسی می داند. با خنده ابرویش را بالا می اندازد و سعی می کند پوزخند نزند. «این کی بود؟ » او با لحنی ناپسند پیشنهاد می دهد، حتی در حالی که زتان در هنگام ورود ایلا به پاهایش تکان می خورد. «بالهایتان را نزدیکتر به بدنتان جمع کنید، به آرامی روی پاهایتان حرکت کنید. تیمیرث حرکت میکند، یک جابجایی بیراز از یک بدن خیلی بزرگ، جمع کردن بالها در حالی که چشمهای چرخان وانمود میکنند از مسیر طلا به سمت موقعیتهای بالاتر بیاطلاع هستند و در عوض در Ysgie مستقر میشوند. دلفینباز زمانی که چاوث به مقصد میرسد آه میکشد و دوباره مسیر پرش خود را شروع میکند تا برتری بالاتری در برنز بزرگتر داشته باشد. نور سوسو می زند و سپس پر نور به وجود می آید، یک دقیقه پیش وجود نداشت، اما اکنون در گرما و گرما درخشان می ترکد، صدای خنده و پیروت از ویتول، تا مات کلاچ در برقی از اندام ها و پوست درخشان رخ می دهد و BOOM، برنز کوچک تنومند هدف یک تپه پرش است، تنها به عنوان آخرین لحظه توجه به تپه های پرش. برف توجه او را به یک هدف بزرگتر جلب می کند.
اما آن چشم خاکستری به تانتیت می رود، طنز در لبخندش، خنده در صدایش وقتی پاسخ می دهد: “تعریف شما از شادی هرچه باشد ماهی کوچولو. شما بهتر از من می دانید.” و سپس توجه او به زتان است، یک جابجایی آن بدن بسیار بزرگ از تیمیرث و سپس در مقابل او، جایی که تکیه میدهد، دستها روی سینهاش ضربدری شده، یک پا از روی پای دیگر در مچ پا عبور میکند، کاملاً راحت. آن ماو عظیم پایین میآید، سر در یک زاویه کج میشود، توجهی که روی برنز متمرکز میشود، زیرا صدایی از صدا از او خارج میشود – احتمالاً تأیید میشود، اگر روشی که ایلادن به آرامی به لولاهای فک ضربه میزند تا انگشتها را در امتداد فک او دنبال کند، نشانههای حساسی را نشان دهد. او خیلی بلند می گوید، حتی وقتی که برنز از سردرگمی غرش می کند. «تو خیلی بزرگتر از آن هستی که دیگر به چیزهایی هجوم بیاوری، میدانی. جورج پرسید. می ترسید که نداند سایه اش را چگونه ببیند. اجازه نده که بدانند می آیی. کاملا عمدی به نحوه لغزش پنجه های جلویی روی صخره و این که حکایت می کند، اهمیت ندهید، اما چروکیدگی ها آماده سازی برای یک جهش است.
Chauth تمام این کارها را انجام می دهد، سرش را کج می کند و به دستورالعمل ها توجه می کند و برای آماده سازی تلاش دوم به پایین می پرد. او سرزنش نمی کند، سرزنش نمی کند، یا سعی نمی کند او را منصرف کند. او به او اجازه میدهد یاد بگیرد، به او اجازه میدهد بپرد، به او اجازه میدهد خشن و غلت بخورد، زیرا او میتواند آن را تحمل کند. خوب، اجازه دهید فقط بگوییم که این یک تعدیل بوده است. هنوز -است- یک تنظیم. با این حال، اگر به طور معمول به پشت بخوابید، ممکن است کمی تنظیم شود. در اوایل هنوز، باغها عمدتاً خالی به نظر میرسند، مگر کارگر آشپزخانه در حال چیدن گیاهان دارویی و یک زن جوان لاغر اندام که پشتش را به دیوار دهانه دهان بسته و پاهای بلندش را روی نیمکت دراز کرده است. اشتراک گذاری بیش از حد Ysgie. این فقط برای لحظه ای او را متوقف می کند، زیرا او برای لحظه ای کابینت پرونده انسانی را بررسی می کند، شاید از آن تکنیک های ابلهانه برای برداشتن مغز سوارش استفاده کند. » و اکنون Z’tan باقی مانده است که دست به تقلا بزند، حتی در حالی که او یک سایه دوست داشتنی از قرمز به خود می گیرد، به طور غافل سمت دور یسگی را بررسی می کند.