بنابراین قبل از انتخاب هر یک از گزینه های درمانی، لازم است علت دقیق خروپف را بدانید. اگر با این وجود از جنسیت کودک آگاه نباشید، باید رنگ های دیگری به غیر از صورتی استاندارد برای دختر یا آبی برای انتخاب انتخاب کنید. و سپس با افزایش نور، ممکن است کشتی را جاسوسی کنید، یک ذره صرف در خلیج اورتا، و در کانال بین جزایر یک نقطه سفید اینجا و آنجا، که میدانستید و با این حال به سختی میتوانید باور کنید که بادبان قایق است. هزاران پا دورتر زیر من توده عظیمی از ابرهای سفید پشمالو قرار داشتند که به طرز شگفت انگیزی از اینجا و آنجا پرتوهای خورشید را جذب می کردند. اما با طلوع خورشید تمام مشکلاتم را جبران کردند. ما در سمت غرب قله نیز صعود کرده بودیم، به طوری که هیچ شانسی برای دیدن مطلق خورشید وجود نداشت و من نسبتاً منزجر شدم. از آنجایی که من نمی خواستم بالا بروم، آنها شروع به فرود کردند در حالی که فریاد می زدند “بیا، تو”، اما از آنجایی که فرود برای من به اندازه صعود دشوار بود، همان جایی که بودم باقی ماندم تا آنقدر بهبود پیدا کردم که کمی به سمت شکنجه گرانم خزیدم.
شروع کردیم به پایین آمدن، و در راه به کراگ به عنوان یک شوخی خوب گفتم که با دوستانم پسرها چه بلایی سرم آمده بود. بهترین شوخی این بود که ما شراب را خریده بودیم که کاملاً مال من بود. با شراب خیلی بهتر شدم و در پیچیدن خودم چرت زدم تا اینکه سه نفری که به بالای سر رفتند، هیث، کراگ و تیگه برگشتند. وقتی به این ارزش رسیدم، فوراً شراب خواستم، اما میتوانستم مقداری شراب به دست بیاورم تا اینکه یک نوشیدنی شش پنی به دستم داد. وقتی شب قبل به کلبه ای رسیدیم که در آن استوارت و دانبار را ترک کرده بودیم، اولی طبق توافق خود صبحانه بزرگی از تخم مرغ و شیر و خورش ایرلندی برای ما آماده کرد. ما او را رها کردیم تا راه خود را باز کند. سپس او را از مد دریایی “گرفت” و با یک لپه که خودش برای این مناسبت درست کرده بود، شخصاً یک دوجین ضربه شلاق مقدماتی زد، با اراده ای که شک ندارم، سپس با خستگی لپه را به پاسبان سپرد و به کمک متقاعد کننده جهانی، یک شیلینگ، او را مجبور کرد که سه دوجین باقیمانده را با رضایت فوق العاده به من بدهد.
لباس پوشیدم، به ساحل رفتم، در کنسول غذا خوردم و بعد با دخترانش رقصیدم و پولکا رقصیدم، تا حدود ساعت 1 بامداد دوباره سوار کشتی نشدم. ما دوباره بدون ماجراجویی بیشتر در حدود ساعت چهار سوار شدیم، به طوری که کل سفر ما 24 ساعت بیشتر طول نکشیده بود. آیا خرخر آرام گربه یا بازدم عمیق فیدو در طول چرت روزانه و بیشتر خروپف شنیدنی شبیه به خروپف یک انسان است؟ یا فقط مثل بچه گربه خرخر می کنید؟ از فاصله زیاد افق، دریا و آسمان در یک توده خاکستری ذوب شدند و فایال مانند یک نقاشی کوچک نفیس بر روی زمین خاکستری غنی به نظر می رسید. من کتاب طراحی خود را در کیفم داشتم، اما در تیتین و کلود و ترنر، فرضی بود که میتوانستند برای به تصویر کشیدن چنین منظرهای در یکی بغلشانند. اگر تشخیص داده شد که OSA دارید و درمان CPAP مؤثر نبوده است، با پزشک خود در مورد محافظ های دهان ضد خروپف و سایر درمان های جایگزین صحبت کنید. Auto CPAP DreamStation Go یک دستگاه CPAP مسافرتی است که توسط Philips Respironics ارائه شده است.
اگر از آن آگاه بودم، باید تمام ماجرا را متوقف می کردم، اما متأسفانه تمام مدت در خواب مرده بودم. اگر کسی فکر میکند که من میتوانم هدف بزرگ را به این اندازه کوچک پیش ببرم، فقط به من کمک کند و من از او تشکر میکنم، اما در غیر این صورت، با ارائه آن هم به خودش و هم به من آسیب میزند، و اگر لازم باشد افکارم را در مورد هر موضوعی بیان عمومی پیدا کنم، به وضوح تصمیم خود را به این کار گرفتهام، بدون اینکه به خودم اجازه افزایش اقتدار یا تحت تأثیر شدن را بدهم. برای توضیح، دستش را گرفتم و روی قلبم گذاشتم که با سرعت زیاد می رفت. او آن را با یک هوای مهربانی احساس کرد و سپس به تدریج دستش را روی طرف دیگر لغزید، در کمال حیرت متوجه شدم که انگشتش در جیب جلیقه ام، جایی که پول اضافی من بود، می رود.